حرفهاي تازه
باران عزيزم امروز دقيقا ۱۶ ماه و ۲۲ روزته قربونت برم.خيلي خيلي شيرين و البته شيطون شدي. امروز صبح كه اومدم اداره يك كمي بيقراري كردي و با آجي زينبت كلي فيلم بازي كرديم تا راضي شدي بيام بيرون.دلم خيلي برات تنگ ميشه دخترم. حسابي شيرين زبون شدي.برنامه ي خوابت هم كه برعكس من و باباييه. الان حسابي راه ميري لباسات رو خودت انتخاب مي كني. كم كم داري حرف ميزني همه ي كلمه هايي كه يادت ميديم رو تكرار مي كني.اما همچنان موهات كم پشته.اون هفته جمعه با بابايي رفتي و تو حياط بيمارستان يه درخت كاشتي ببينم عكسشو دارم برات بذارم .بابايي كلي ذوق ميكنه. ديشب كه رفتيم شهروند خامه رو كه ديدي گفتي ماماني حامه.اصلا "خ" رو نم...
نویسنده :
مامانش
14:11